- نویسنده : عيسي قاسمي
- بازدید : 270 مشاهده
عنوان يك بيماري، مدعي شد كه تحقيقات نشان ميدهد كه ۲۶ درصد مردم ايران نيازمند روانگران سلامت هستند.
به گزارش : ،مژگان بنگر وقوع استرس را در ۲ حالت تفسير و اظهار كرد: زماني كه عوامل و شرايط بيروني فرد را در شرايطي قرار ميدهند كه از او انتظاراتي برود كه فراتر از تواناييها، امكانات و منابع او است، فرد دچار استرس شده و پاسخي كه شخص از نظر احساسي، عصبي و فيزيولوژيك بايد به اين توقعات و شرايط محيطي بدهد، باعث استرس در او ميشود.
وي تصريح كرد: گرفتگي عضلات، تغييرات خلقي، افسردگي و اضطراب، خارش، خشكي دهان، صداي زنگ در گوش، افزايش ضربان قلب، تكرر ادرار، بيخوابي و كابوس، احساس خستگي و ضعف و ناتواني از جمله موارد شايع در اختلالات ناشي از استرس است.
اين روانشناس از ۶ مشخصه بارز و مهم استرس ياد كرد و گفت: بروز كهير، آكنه و جوش روي پوست بدون سابقه آلرژي، ناپايداري وزن بدون دليل هورموني و رژيم غذايي، سردردهاي شديد مانند ميگرن، بيماريهاي گوارشي همراه با درد در ناحيه معده همراه با احساس نفخ و طعم تلخ در دهان و در نهايت ريزش مو بي هيچ دليل خاصي از نمودهاي بارز وجود استرس در افراد است.
بنگر با بيان اينكه استرس در سلامت جسمي و رواني افراد و همچنين رفتار شهروندي تاثيرگذار است، خاطرنشان كرد: به اين معنا كه هر چقدر افراد در معرض پماد عسل خارجي تجربيات تلخ قرار گيرند، آسيب پذيري بيشتري پيدا ميكنند كه پيامد آن عصبانيت زياد، كج خلقي، نااميدي، ابهام در هويتيابي، جدا شدن از باورها و عقايد و درگيريهاي خياباني است.
وي با استناد به يك فرضيه جهاني، عامل اجتماعي را قويترين عنصر تشديدكننده آسيب پذيري افراد در برابر استرس و حتي بيشتر از تاثيرات ژنتيكي و شخصيتي افراد دانست و افزود: رخدادهاي زندگي، شرايط اجتماعي، اقتصادي و فرهنگي نقش ويژهاي در افزايش استرس دارند، طلاق، فقر، عدم دسترسي به منابع آموزشي مناسب، عدم دستيابي به امنيت و بيكاري از عوامل بسيار مهم استرس در شرايط كنوني اقتصادي جامعه ايران محسوب ميشود.
اين روانشناس با اشاره به اينكه بيماريهاي اعصاب و روان از جمله مهمترين آنها استرس و اضطراب، بعد از حوادث، بهطور مشترك با بيماريهاي قلبي و عروقي رتبه دوم خدمات درماني را به خود اختصاص دادهاند، بيان كرد: تحقيقات نشان ميدهد كه ۶.۲۳ تا ۲۸ درصد مردم ايران نيازمند روانگران سلامت هستند و بهطور ميانگين در بين جمعيت ۱۵ تا ۶۴ سال در ايران از هر ۴ نفر يك فرد به اين مشكل مبتلا است.
بنگر درباره ارتباط استرس با ساير بيماريها يادآور شد: بيماريهايي چون سرطان، چاقي، فشارخون بالا، كلسترول، بيماريهاي قلبي و عروقي، ديابت و بيماريهاي مربوط به نقص سيستم ايمني به طور قابل توجهي وابسته به استرس است.
وي با بيان اينكه استرس، رفتارهاي پرخطر را افزايش ميدهد، گفت: استفاده مدي هاني از قليان، الكل و روابط جنسي ناايمن كه در منطقه توريستپذير و چند فرهنگي مانند مازندران بسيار بالا است، از پيامدهاي استرس محسوب ميشود.
اين روانشناس با اشاره به تحقيقي كه در فاصله سالهاي ۱۳۷۰ تا ۹۰ ميلادي انجام گرفت و نتيجه آن در مجله سلامت سال ۹۴ شمسي چاپ شد، خاطرنشان كرد: بالاترين ميزان استرس در ميان تمام استانهاي كشور به ترتيب به مشكلات اقتصادي، تورم، مشكلات شغلي و بيكاري، مشكلات محيطي مانند ترافيك و سر و صدا و ازدحام و سپس مشكلات خانوادگي باز ميگردد.
بنگر عامل اول ايجادكننده استرس در مازندران و گيلان را ويژگيهاي فرهنگي دانست و تاكيد كرد: در اين استانها از نظر فرهنگي و آموزشِ رفتارهاي مدني و شهروندي مشكلاتي وجود دارد كه موجب آسيبپذيري بيشتر اين استانها در برابر استرس ميشود.
وي دومين عامل استرسزا در مازندران را اصطلاح رايج پارتي بازي عنوان كرد و افزود: مشاهده انجام كارها براساس روابط و نه ضوابط موجود، در مراجعات مردم به بانك، بيمارستان، ادارات و يا ديگر مراكز باعث وارد آمدن فشار عصبي به مردم و ايجاد استرس است.
اين روانشناس با اشاره به اينكه سومين عامل استرس در مازندران تورم بوده و رتبه چهارم مربوط به رشد انحرافات اخلاقي به دليل عدم مديريت ورود توريست به اين استان است، اظهار كرد: از آنجا كه براي اقامت گردشگران و ساختارهاي نظارتي مرتبط و فعاليتهاي فرهنگي مربوط به گردشگري، كم كاري شده است در نتيجه جنبههاي منفي اين مسئله براي مردم بومي منطقه نمود عسل پزشكي بيشتري پيدا كرد.
بنگر ادامه داد: در نهايت ميتوان به عوامل فرهنگي ديگري مثل ورود ماهوارهها، فيلمها و فيلتر نشدن بعضي سايتها از سوي والدين در افزايش ميزان استرس فرزندان و خانوادهها اشاره كرد.
وي شادترين و غمگينترين استانهاي كشور را اينگونه معرفي كرد: شادترين استانهاي ايران به ترتيب زنجان، گلستان، بوشهر، هرمزگان و كردستان و متقابلا غمگينترين استانهاي كشور به ترتيب يزد، كرمانشاه و خراسان رضوي هستند.
اين روانشناس با بيان اينكه مازندران نه جزء شادترينها و نه غمگينترين استانها است، خاطرنشان كرد: انتظار ميرود كه به دليل سرسبزي، منابع طبيعي و جاذبههاي توريستي استان ميزان شادي بيشتر باشد اما متاسفانه اين گونه نيست چراكه درصد بسياري از افراد را كارگران تشكيل داده كه ۷۰ درصد آنها زير خط فقر هستند، پوشش بيمهاي ندارند و نيز از خدمات مربوط به سلامتِ روان محروم هستند.
بنگر تصريح كرد: فقر صرفا به معني مشكل اقتصادي نيست بلكه به معني اين است كه شخص به بيمه، بهداشت و يا مداخله به هنگام در صورت بروز مشكل، دسترسي نداشته و اعتماد به توانمنديهاي شخصي خود ندارد.
وي با معرفي كشورهاي فنلاند، دانمارك، نروژ، ايسلند، هلند و سوئيس به عنوان شادترين ملتهاي دنيا، اولين راه حل براي كاهش استرس را تزريق شادي يا شاد سازي مردم دانست و اظهار كرد: ايران در بين ۱۵۶ كشور جهان كه شاخص شادي در آنها بررسي شد، رتبه ۱۱۷ را دارد كه رتبه مناسبي مدي هاني 405 نيست و نياز است ارگانهاي ذيربط نظير بهزيستي، ورزش و جوانان، آموزش و پرورش، دادگستري، شورا و شهرداريها و استانداريها براي شاد كردن مردم برنامهريزي كنند تا علاوه بر افزايش اعتماد مردم به مسئولان، به كنترل سطح استرس در جامعه كمك شود.
اين روانشناس تاكيد كرد: رضايت از زندگي، افزايش ورزشهاي هفتگي، افزايش ميزان خوش بيني نسبت به زندگي، افزايش شادكامي همسر يا رضايت زناشويي و نداشتن سابقه بيماري يا غربالگري، ۵ رويكردي است كه بايد نهادها در نظر بگيرند.
بنگر با بيان نيازها و ضرورتهاي مازندران جهت كاهش ميزان استرس، خاطرنشان كرد: برگزاري رايگان كارگاههاي آموزشي با هدف افزايش تابآوري اجتماعي مردم و تشويق آنها به حضور در اين كارگاهها در سطح شهرها و روستاها، تجهيز فضاهاي ورزشي در سواحل، كوه و جنگل، ايمنسازي فضاهاي ورزشي و بالابردن احساس امنيت خانوادهها از اين فضاها، ترويج فرهنگ كتابخواني، كارآفريني، تورمزدايي و اعتماد سازي ملي در سطح كلان از مواردي هستند كه لازم است براي كاهش ميزان استرس در استان اجرا شود.
وي به مباحث آموزش شفقتورزي و خيرگزيني جهت كاهش استرس در مازندران اشاره كرد و گفت: اين ۲ مورد مهارتي هستند كه سالها ناديده گرفته شدند چراكه نسل حاضر نسلي است كه از اعتقادات و باورهاي مذهبي فاصله گرفته و بعضا گريزان است.
اين روانشناس با اشاره به اينكه امروزه پكيجهاي آموزشي خاصي براي شفقتورزي تعبيه شده كه مردم با آگاهي از آنها ژل مدي هاني ميتوانند انتخابهاي بهتر با ريسك كمتري در موقعيتهاي مختلف زندگي خود داشته باشند، يادآور شد: اين آموزشها بايد از سنين ابتدايي، از ابتداي زندگي مشترك و يا از ابتداي ورود به زندگي اجتماعي و شغلي داده شود، درنتيجه ضريب اشتباهات كمتر شده و متقابلا استرس افراد قابل كنترل ميشود.
منبع